دخترهای با حیا

بیا تو ببین .حال ندارم توضیح بدم

دخترهای با حیا

بیا تو ببین .حال ندارم توضیح بدم

پسران همیشه پسر هستند!

روزن بار ( مشاور سردبیر نشریه ی نیویورکر) :

مردان در نهایت پسرانی هستند که هیکلشان بزرگ شده است.

باید به آن ها بگویید چه باید بکنند.

تنها تفاوت میان مردان و پسران قیمت اسباب بازی های آنان است.

پسران همیشه پسر می مانند. باید فوتبال تماشا کنند.

جنگ ها نزاع پسر بچه ها هستند.

 

معنی عشق!!!!

عشق احساسی است که یک زن همیشه به سگش و گاهی اوقات نسبت به یک مرد در خود احساس می کند.

                                                     "رومن گاری"

در اینکه این جمله جالبه شکی نیست! ولی زمانی جالبتر میشه که یه مزد اینو بگه!!!

بیچاره مردا!!! خودشونم می دونن از نظر زن ها از سگم کمترن! ( در بعضی موارد استثنا هم وجود داره)

سخنی از بزرگان....

اگر می خواهید اندازه ی تمدن و پیشرفت ملتی را بدانید به زنان آن ملت بنگرید.      ناپلﺌون

 

تمدن نتیجه ی زنان پارساست.     امرسون

 

من به هیچ زنی بر نخورده ام که چیزی از بزرگی در او نباشد.     موریس مترلینگ

 

 

سلام!

می خواستم مژده بدم که حالا حالا منتظر پست جدید نباشید. هر چند می دونم انتظار کشیدن چقدر براتون سخته. 

ولی ما ۲ تا از هفته ی پیش تا هفته ی آینده امتحان داشتیمو داریم و خواهیم داشت.

سعی کنین فعلاْ صبور باشید تا بعد ببینیم چی میشه!!!!!

زن نمونه!!!!

مادر عالیه تعریف می کرد: « روزی پدرم سر سفره بهانه گرفت که برنج خوب دم نکشیده و دوری پلو را از پنجره پرت کرد بیرون. ما بچه ها توی باغ بازی می کردیم. دانه های برنج را دیدیم که پرواز کنان آمدند و دوری خورد به تنه ی درخت و شکست. با دهان باز به پنجره نگاه می کردیم که جواب راضیه بانو آمد. بقچه ی سفیدی از پنجره بیرون پرید. سفره ی ناهار بود. توی هوا از هم باز شد و بشقاب ها لیوان ها و ظرف ها بیرون ریختند  پخش زمین شدند. دویدم توی اتاق. پدرم مبهوت به جای خالی سفره نگاه می کرد. وقتی که پرسیدم چه شده , راضیه بانو گفت:  «هیچ. آقا جانت تصمیم گرفته مروز ناهار را توی باغ بخوره.

 

                                                          مگس =>سه کتاب =>زویا پیرزاد

فمینیسم

« در جنبش فمینیسم بلاهتی هست ، بلاهتی کمابیش مردانه ، که یک زن کامل عیار از ته دل از آن شرم داردو اما ، در میان خران دانشمند از جنس مرد نیز کم نیستند . کودنان هوادار و فاسد کننده ی زن که زنان را اندرز می گویند که اینگونه زنانگی خود را بزدایند و دنبال همه ی حما قت هایی بروند که «مرد» اروپایی و «مردانگی اروپایی از آن بیمناک شده است. » (فراسوی خیر و شر ، فردریش نیچه)

 

 

 

هدف ما این نیست که مردونه رفتار کنیم  یا اینکه حتی مثل مردا باشیم. یا کارهایی را که مردا آزادن انجام بدن رو انجام بدیم یا از حقوقی که اونا داران بهره مند بشیم....

ارزش ما بیشتر ازین حرفاست...

هدف ما اینه که به هرچی که برای راحت و آزادانه زندگی کردن نیز داریم ، برسیم و می خواهیم عواملی رو که مانع رسیدنمون به اهدافمونه از بین ببریم. 

یعنی به جایی برسیم که مردا سعی کنن حقوقشون رو با ما برابر کنن و مثل ما باشن.

ما باید خودمون باشیم یعنی به دختر بودنمون افتخار کنیم و خودمونو باور داشته باشیم.

توی فرهنگ مردم ما یا کشور ما به زن ها ظلم شده. به بیان ریاضی می شه گفت توی جامعه ی ما مرد ها X  بودن و زن ها  Y . و Y تابعی از X هستش یعنی زن ها همیشه تابع بودن و هستن و همیشه در حاشیه قرار گرفتن. و حتی فرهنگ مردم به جایی رسیده که اکثریت زن ها تابع بو دنشون رو پذیرفتن. و اعتراضی هم نمی کنن چون به اونا تلقین شده. از نسل های پیش تا الآن.

جالبیش اینه که بعضی ها برای اینکه زن ها رو از رسیدن به آزادیشون منع کنن قانون هایی رو با ذهن خلاقشون ساختن ، اسمش را هم گذاشتن عرف جامعه. و تعریفشون از دختر نجیب و خوب دختری که این عرف رو بپذیره و مخالفت نکنه و البته چشم گفتن یادش نره. اگر هم کسی خلافشو انجام بده ، میشه نا نجیب!!!!

اگرم یه دختر شجاعی پیدا شد و کاری رو که خواست ، انجام داد یا انگشت نما می شه یا ملت شریف ایران از زندگیش سیرش می کنن.

مثلا" یه دختر رو تو خیابون می بینن در حال دوچرخه سواری. از اونجایی که تعداد افراد خاله زنک ( البته از نوع مردش ) کم نیست ، فرداش آمارشو در میارن بعدم هم می پیچه که فلان دخترو دیدم با دو چرخه ( انگار با سفینه ی فضایی بوده)! تازه با چه ریختی!! (مردم ما هم که ماشاال.. در یه کلاغ چهل کلاغ نظیر ندارن.) خلاصه دخترو از کاری که دوست داره انجام بده و به درستی کارش هم ایمان داشته پشیمون می کنن .(هرچند بعضی هاشون مثل من و دوستم با این همه از رو هم نمیریم.) نه اینکه دختر تو درستی کارش شک کنه ولی می بینه نمی تونه به این عوامل خارجی غلبه کنه بنابرین بی خیالش می شه.

یعنی اگرم بی خیال نشه مامانش اینا بی خیالش می کنن. چه میشه کرد. اونا هم تحمل حرف مردمو ندارن.

این یه مثال بود نه اینکه هدف و مشکل ما  فقط دوچرخه سواری  باشه! مشکل ما عمیق تر ازین حرفاست.

ولی با این همه ما توانایی ان رو داریم که این عوامل خارجی رو از بین ببریم و ما بشیم الگو برای مردا. نه اونا برای ما!!

حالا این که ما میگیم فمینیست نیستیم و به طور کامل باهاش موافق نیستیم واسه اینه که فمینیستا میگن زن و مرد باید حقوق برابر داشته باشن ولی ما به این حقوق برابر قانع نیستیم. ما حقمون بیشتر از اوناست...

راستی شاید اون جمله ی نیچه به نظرتون بی ربط با مطلب ما بیاد ولی اینو نوشتم که بگم نیچه با اینکه به دلایلی زن ستیز بوده ولی خودش میگه زن ها نباید مثل مردا بشن. (خودش ذات پلید خودشونو میشناسه و میدونه که ارزش زن ها بیشتر از ایناست که با مردا مقایسه بشن و بخوان مثل اونا بشن.)

یه چیزو یادم رفت بگم. یکی از دلایل مخالفت آقایون گرامی با حضور خانوما تو جامعه اینه که میدونن اگر زن ها وارد عرصه ی اجتماع بشن ، خود آقایون کم میارن و توانایی رقابت با خانوم ها رو ندارن.می خوان موقعیت اجتماعیشونو از دست ندن!

ولی نمی دونن نوبت من و شما که بشه اونا باید برن ظرف بشورن و جارو کنن و بچه داری و اینا....

 

آزادی عبارتست از امکان هر انسانی برای هر نوع ترقی و تکامل.                 «دکتر شفق»

 

 

 

 

the biggest problem of this century had been solved

Scientists have finally discovered what’s wrong with male’s brain:
That’s the shape of this problem
On the left side ==> there’s nothing right
On the right side=> there’s nothing left ….!
bichaaaaareh pesaraaaaaaaa

اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟ اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟ اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟ اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟ اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟ اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟ اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟ اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟ اگه پسرا نبودن کی نمره هاش همیشه تک بود؟ اگه پسرا نبودن دخترا اوقات فراغت نداشتن!میبینی کار دنیا بدون پسرا لنگ میمونه

البته واقعا دنیا به وجود پسر ها نیاز داره!!!!!!!

پسرها اگه نمی تونن تو کار های مهم مهم شرکت کنن.تو کارهای جزیی و تشریفاتی که می تونن .مثل اشغال دم در گذشتن!!!!!

Man asks God: Why did U Create women Sooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooo Beautiful?!

God says: So U  can Love her. Man asks: & Why did u create them soooooooooooooooooooooooooooooooo stupid?! God says: So She can Love  U !!!!!!!!!?!!!!

چند دلیل محکم برای اینکه به مؤنث بودن خود افتخار کنید

  1. نام هر گل زیبایی که در طبیعت است را بر روی شما می گذارند.
  2. به راحتی و با اعتماد به نفس هر وقت که لازم بود گریه می کنید و غم وغصه هایتان را د دل جمع نمی کنید تا سکته کنید.
  3. آن قدر حرف برای گفتن دارید که هرگز کم نمی آورید.
  4.   بزرگ شده اید و کمتر  برای طرفداری ا ز تیم قرمز و آبی یا این حزب و آن حذب «جلز و ولز» می کنید و کری می خوانید.
  5. عشق و هنر ابداع شماست.
  6. همیشه جوان تر از سنتان هستید و هیچکس نمی داند شما چند ساله اید.
  7. همیشه تمیز و نظیف و خوشبو هستید.
  8. همیشه مقداری پول برای روز مبادا دارید که جز خودتان هیچکس از جای آن خبر ندارد.(گاهی خودتان نیز خبر ندارید.)
  9. مجبور نیستید خانه به خانه بروید و خواستگاری کنید . مثل خانم ه در خانه می نشینید تا دیگران با خواهش و تمنا و التماس وگل و هدیه!!!!!!!!
  10. حق تقدم با شماست.
  11. نیم بیشتر صندلی های دانشگاه را شما تصاحب کرده اید.

اگر خوب فکر کنید ، می بینید که هزاران دلیل دگر وجود دارد که شما به زن بودنتان افتخار کنید.....

شاهکار خلقت

روزی از بهلول پرسیدند:

چرا خدا اول مرد را آفرید و بعد از آن زن را خلق کرد؟!

بهلول گفت:هرگاه شما بخواهید نامه ای بنویسید نخست آن را بر روی کاغذ چرکنویس می نویسید و سپس آن را بر روی کاغذ دیگری خوش خط و زیبا می نویسید.

زن سالاری

 

چند وقت پیش یه کتابی خوندم ، دیدم جالبه گفتم شمام استفاده کنین.

اوریانا فالاچِِی ، نویسنده ی کتاب جنس ضعیف تحقیقاتی در مورد زن های مالزی می کرده و به گروهی از زن های مادر سالار برخورد کرده که داخل یه جنگل و به شیوه ی گروهی زندگی می کردند.

اوریانا فالاچی راجع به منطقه ی جنگی که زن های مادر سالار توش زندگی می کردند،توضیح می ده و بعد تعریف می کنه که با کاظم خان (مترجمش)توی یکی از کلبه های اون دهکده می رن که چندتا زن هم اونجا بودن. توی اون کلبه چشمشون به چرخ خیاطی و گرامافون می خوره. از کاظم می خواد که سؤال کنه این اشیا مال کیه و بعد:

جمیله جوون ترین زن حاضر جواب می ده :

این جهیزیه ی شوهر منه،وقتی ازدواج کردیم اون ها رو با خودش آورد.

کاظم خان پرسید:

 شوهرت کجاست؟

_خونه ی مادرش

_چرا خونه ی مادرش؟

_برا اینکه من اون رو به خونه ی مادرش روونه کردم.کار نمی کرد و حتی به جمع آوری شیره ی درخت هم که یکی از سبک ترین کارهاست ، تمایل نشون نمی داد. نه قادر بود درختی رو ارّه کنه، نه می تونست چوب ببره و نه بلد بود برنج بپزه! من هم بیرونش کردم.موقع اون رسیده که مرد ها هم گلیم خودشون رو از آب بیرون بکشن. زمانه عوض شده. دروغ می گم؟!!

اوریانا فالاچی بعد توضیح می ده که هیچ مردی توی اون جنگل زندگی نمی کرده و فقط حق داشته وقتی زنش بهش اجازه می ده برای چند روزی بیاد و برگرده. و این طوری ادامه می ده :

مسن ترین زن ها که به گفته ی جمیله نود و دو سال از عمرش می گذشت و نبیره هم داشت، در وسط نشسته و بقیه دورش حلقه زده بودن. اوّلین سؤال را این طوری مطرح کردم :

_می خوام بدونم در این منطقه زن ها چگونه حکومت می کنن؟

«حوا» یکی از زنان به من خیره شد و گفت:

_چه طور؟ مگه توی اروپا زن ها حکومت نمی کنن؟!

_خیر ، در اروپا مردها حکومت می کنن.

_نمی فهمم!

چنین توضیح دادم :

منظورم اینه که در اروپا خانواده توسط مرد ها  اداره می شه و مرد نام خانوادگی خودشو به زن و بچّه هاش می ده.

_یعنی به جای اینکه زن نام خانوادگیشو به مرد بده، مرد چنین کاری می کنه زن هنگام تولد فرزند از نام خانوادگی مادر استفاده نمی کنه؟

_ البتّه.

_ آه! ولی قطعأ مَرده که از زن اطاعت می کنه. این طور نیست؟

_ خیر ، معمولأ این طور نیست. این زنه که از مرد اطاعت می کنه.

کاظم خان مشغول ترجمه بود و به اینجا که رسیدشلیک خنده ی مادر سالار ها فضا را پر کرد.انگار خنده دار ترین لطیفه ی سال را براشون تعریف کرده باشم. یکی شکمش رو گرفته بود ، دیگری محکم بر زانوان خود می زد و مسن ترین زن هم به شدت می خندید و دندان های کرم خورده اش را کاملأ نمایان می ساخت . بالاخره بازوانش را رو به بالا برد و به نظر می رسید که می خواد بگه: «ساکت! مثل اینکه در این جا سو ء تفاهمی وجود داره!»

مسن ترین مادر سالار ها سرش را به طرف من خم کرد و گفت:

_ نزد شما چه کسی به خواستگاری مرد می ره؟!

از کاظم خواستم برایش شرح دهد که در اروپا معمولأ مرد است که زن را خواستگاری می کند و اگر عکس این موضوع روی بده، مردم عقیده دارن که زمانه عوض شده و فساد دنیا را فرا گرفته.

«حوا» پرسید:

_ پس زن نمی تونه مردش را انتخاب کنه؟

_ معمولا" خیر.

_ و اگر زنی مردی رو در جنگل تصاحب کنه؟

_ معمولا" در اروپا مردان زنان را در جنگل تصاحب می کنن.

زنان یکی پس از دیگری به یکدیگر خیره شدن و اون وقت همه با هم نگاه پرسشگرشان را متوجه من ساختند. احساس کردم من را دیوانه پنداشته اند. یکی از زنان پرسید:

پس این زنه که پس از ازدواج باید در خانه ی مرد زندگی کنه؟!

_ البتّه!

.........

 

اگه دقت کده باشین این زنها در جنگ زندگی می کردن بنابرین جامعه و شیوه ی زندگی ما روی اونا اثر نذاشته. یعنی به اونا تلقین نشده که شماها ضعیفین ، نمی تو نین و ....

یعنی زن ها هم اگه بخوان می تونن دست کم توی خانواده ی خودشون سالار باشن.

البته ما اینجوریشم نخواستیم. یعنی خداییش این طوریشم چندش آوره!

ولی زن ها باید بتونن حقشون را بگیرن. یه حدیثه الآن درست یادم نیست که از کی بود ولی مضمونش مهمه:

         «حق دادنی نیست ، بلکه حق گرفتنی است.»

یعنی باید عرضشو داشته باشی ، خودت حقتو بگیری وگرنه نه تنها حقتو ازت می گیرن، تازه کم کم باورشون می شه  که این اصلا" حق تو نبوده!! به همین راحتی!

یعنی هر چی بیشت کنار بیای سطح توقعات مردم و جامعه ازت بیشتر می شه . حالا خود دانی!

یادمون باشه:

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخونه قدرت و جرأت لازمه.وگرنه هر ماهیِ مرده ای هم می تونه از طرف موافق جریان ون حرکت کنه!

 

 

به من می گویند: اگر برده ای را خفته دیدی، بیدارش نکن؛ شاید خواب آزادی می بیند.

و من به آنها می گویم:اگر برده ای را خفته دیدید ، بیدارش کنید آزادی را برایش توصیف کنید.                             «جبران خلیل جبران»

 

 

 

 

 

 

 


بعضیا می گن دختر باید خوش اخلاق باشه.بعضی می گن باید مهربون باشه.بعضی دیگه میگن

باید صلحجو باشه.ولی هیچ کس نمیگه اول باید خودش باشه.به روی خومون نمیاریم که واقعا به

 هیچ کودوم عمل نمی کنیم.اما همین گفتنش باعث شده یه عذاب وجدان داشته باشیمو این چیزیه

 که حق هیچ ادمی نیست .منظورم همون الگوی شخصیتی تلقینیه  اینکه ما مجبور شیم برای پیدا

کردن خودمون با چنگ و دندون بجنگیم .اینکه همیشه گوشه ی زهنت مردم چی می گن رو

بذاری.هر چیم با جرعت و جسارت باشی اخرش قسمت عظیمی از نیرو و انرژیت صرف این

تفکر تلقینی میشه.و این چیزیه که آقاییون ندارن.منظور اینکه ما باید دو برابر انرژی صرف

کنیم.یه قسمت صرف اینکه اون ذهنیت اشتباه رو از بین ببریم ویه قسمت ایکه خودمون رو بهشون

 ثابت کنیم.حالا این تبعیض اگر به خاطر زن بودن ما باشه.حقا نا مردیه.هر چیم بگن نه ما

فمنیست هستیم باز هم مطمعن باشین اون ذهنیت ضعیف و اشتباه وجود داره.نهایتا به علت اظهار

 روشنفکری از جانبشون بیان شده.بد تر و آزار دهنده تر اینکه بعضی از خانوم ها هم خودشون

اینو قبول دارن.پس من  اینجا میام و با اعتماد به نفس موجودیتم رو به عنوان اول یک انسان و

 سپس یه زن و یه موجود برابر با مرد  با افتخار اعلام می کنم.

تورو خدا لینک پایین رو ببینین قسمت ماه عسل با دختر خوبه یا با زن بیوه!

مثل اینکه خونه شمالیش بهتره یا جنوبیش؟!!!!!

http://kazi.blogsky.com/?Date=1383-11